عشق |
|
(بشار)
نظرات شما عزیزان:
دنیا ٬ دست نقاش زبردست تو را زیبا آرایش داده است .
دنیا ٬ پناه بی پناهان چه اندازه تو را دلفریب و دلربا آفریده است .
دنیا ٬ خالق تو از ازل تو را میدان تاخت و تاز عشاق ٬ ناز و عشوه و غرور قرار داده است .
دنیا ٬ می خواهم سوالی از تو بکنم ؟
این را هم می دانم که خواهی گفت نمی دانم ...
هیچ می دانی چرا تا این حد زندگی ات پر شور و هیجان ٬ غم انگیز و گاهی در گوشه ای از جامه خاکستری فام تو شادی پیدا می شود ؟
دنیا ٬ چون خاطره نویس ٬ سرنوشت تو را این چنین نگاشته و تو هم باید مطیع باشی !
دنیا ٬ تو را با تمام زیبایهایت می توان به جام طلایی بسیار زیبایی تشبیه کرد . جام کهنسال و پر خاطره ای ٬ جامی که در دل خود خون های عشاق و غم و اندوه ها ٬ شادی ها ٬ قهر و جدایی ها چون زندانی به خواب ابد محکوم شده اند .
ای جام طلایی دنیا ٬ وصال در تو کم دیده شده گویا از اشک و هجران لذت میبری ...
در میان تو عشاقی همچون لیلی و مجنون ها ٬ شیرین و فرهاد ها و ... مشغول دلربایی بوده اند .
حال در این جام پر خاطره من و او به زندگی ادامه می دهیم . بیم دارم سرنوشت ما چون آن عده ای باشد که تو با آنان وفا نکرده و عهد و پیمان شکسته ای ...
از آن ترسم حسادت تو میان من و او را تفرقه انداخته و هر روز غم بیشتری بخورم ...
|